1 روز قانون هفته منابع طبیعی در بام وطن الثلاثاء نوفمبر 09, 2010 3:18 am
Admin
Admin
در روزشمار هفته منابع طبیعی، 19 اسفند روز «قانون و حفاظت و منابع طبیعی» نام نهاده شده است. در این روز از قضات دستگاه قضایی و فرماندهان نیروهای انتظامی دعوت می شود تا در جمع خانواده منابع طبیعی حضور یابند تا در محیطی صمیمی تر، طرحی نو برای سال پیش رو دراندازند. سخنرانی کم همتای رئیس دادگستری چهارمحال و بختیاری در مراسم امسال، روزی سبز و به یاد ماندنی را رغم زد.
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]
سید عبدالله موسوی در حد یک کارشناس محیط زیستی شش دانگ در پشت تریبون قرار گرفت و آنچنان دقیق و عمیق و کاربردی چالش های سر راه منابع طبیعی و محیط زیست وطن را برشمرد که سزاوار بود کارشناسان منابع طبیعی نه تنها کلاه از سر بردارند بلکه در این شرایط حاکم بر طبیعت وطن، تمام قد در برابرش خم شوند.
این قاضی سبزاندیش به شایستگی علل رخداد پدیده ریز گردها و گرد و غبار در آسمان وطن را برشمرد و با تحلیلی کارشناسانه، آن را ناشی از کوتاه بینی های دولت ها و جهانی فکر نکردن دولت سالاران به مسائل منابع طبیعی و محیط زیست دانست.
ایشان به درستی از هر سه قوه ی نظام، قانونگذاری و اجرایی و قضایی خواستند صرف نظر از اینکه سهم تقصیر هر یک در ایجاد این وضعیت اسفبار زیست بوم وطن چقدر هست، با درک درست از پدیده های طبیعی تلاشی درخور و سزاوار را سرلوحه کار خود کنند تا قبل از اینکه تمامی فرصت ها از دست رود، کاری بکنند کارستان.
موسوی با هوشمندی کم نظیری از قضات همکار و دادستان ها خواستند نگاه خود را در برخورد با تخلفات و پرونده های منابع طبیعی تغیر دهند و به عنوان مدعی العموم حتا در جاهاییکه که به نظر می رسد کارگزاران دولتی متولی منابع طبیعی و محیط زیست کوتاهی می کنند با قاطعیت از محیط زیست که همان حقوق عمومی مردم است دفاع کنند و با دولتی ها هم برابر مقررات برخورد کنند.
به رغم اینکه به لحاظ مسئولیت های گذشته ام ارتباط نزدیکی با قضات داشته ام و علاقه مندان به محیط زیست قابل تحسینی را هم در میان آنها سراغ دارم ولی باید اقرا کنم که این آقای موسوی عزیز چیز دیگری بود.
پس از سخنان سبز این مرد قانون، علیدادی عزیز مجری توانمندی که به شایستگی برنامه های هفته منابع طبیعی را مجریگری کرده بود با شعر زیبایی به نام «ترنم بابا آب داد» دل پذیری فضای این مراسم را دوچندان کرد. به نظرم رسید این شعر که توسط حسین جعفرزاده آرایی سروده شده است به لحاظ زیبایی اش، ارزش باز انتشاری در این درگاه را دارد:
سرمشق های آب بابا یادمان رفت
رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت
گل کردن لبخندهای هم کلاسی
در یک نگاه ساده، حتا یادمان رفت
ترس از معلم، حل تمرین پای تخته
آن روزهای بی کلک را یادمان رفت
راه فرار از مشق های زنگ اول
«ای وای ننوشتیم آقا» یادمان رفت
روز درختکاری معلم یک درختی
در مدرسه کاشت و درختان یادمان رفت
آن روزها را آن قدر شوخی گرفتیم
جدیت تصمیم کبری یادمان رفت
در گوش مان خواندند رسم آدمیت
آن حرف ها را زود اما یادمان رفت
فردا چه کاره می شوی؟ موضوع انشاء
ساده نوشتیم آن قدر تا یادمان رفت
دیروز تکلیف آب بابا بود و خط خورد
تکلیف فردا نان بابا یادمان رفت
]